مگه چی میشه یکم مهربون باشیم ؟؟؟؟؟

وبلاگی برای حمایت از ماهی های کوچک غممگینی که میمیرند

مگه چی میشه یکم مهربون باشیم ؟؟؟؟؟

وبلاگی برای حمایت از ماهی های کوچک غممگینی که میمیرند

مرگ دریاچه ارومیه را ببینید و اشک بریزید

این آخرین تصویر هوایی از دریاچه ارومیه است که وضعیت دریاچه را در مقایسه با سالهای قبل نشان می دهد(ایسنا)، این تصویر که می بینید متعلق به یک پارک ملی است به نام " پارک ملی دریاچه ارومیه"، منطقه ای که از سابقه حفاظتی بیش از ۴۰ سال برخوردار است و در سال ۱۳۵۴ هم در یونسکو به ثبت رسید و هم به عنوان یکی از تالابهای بین المللی جهان برگزیده شد،‌ اما این همه عنوان ملی و بین المللی هم برای نجات این دریاچه از دست مافیای سدسازی کافی نبود. اینقدر که امروز دریاچه ارومیه به گواه همین تصاویر که می بینید واقعا نابود شده




بارها هشدار داریم و نوشتیم و اعتراض کردیم اما کو گوش شنوا! هیچ کس نخواست فریادهای اعتراضی ،‌نوشته ها و هشدارهایمان را جدی بگیرد، گفتیم سدسازی مثل بختک افتاده روی دریاچه و نفس دریاچه را بند آورده، گفتند "توهم دارید ،‌سد کجا بود،‌ سدهای ما هم خالی است، این خشکسالی است که دریاچه را نابود کرده". گفتیم این کشور حداقل تاریخی ۱۰ هزار ساله دارد و تاریخ طبیعی اش قدمتی میلیون ساله ،‌ چطور دراین همه سالها و سده ها و هزاره های قبل خشکسالی نبوده ،‌ یه هو تو همین ۲۰ ساله خدا قهرش گرفته و خشکسالی را بر ایران و ایرانی نازل کرده ؟ گفتند " قبلا هم دریاچه ارومیه خشک شده بوده "!! گفتیم آقا اگه سدهایتان خالی است و بلای خشکسالی بر ایران نازل شده، پس چرا اینقدر دیگه برنامه سدسازی در حوزه دریاچه دارید ؟ سد بدون آب را برای چه کسی می سازید؟

اینجا بود که سکوت کرد و به ریش همه ما معترضان محیطزیستی خندید و در دلش گفت: این سدها برای شما آب نداره برای ما که نون داره !

آره ،‌حالا باز هم سد بسازید! سد بسازید و سد بسازید و سد بسازید تا بر بلندای سکوی افتخار نخست سدسازان جهان بیایستید ! به چه افتخار می کنید؟ به اینکه بر بلندای سکویی ایستادید که هیچ کشوری رغبت ایستادن بر آن را ندارد؟ که اگر خوب بود زرنگ تر از شماها هم بودند که بر این سکو بیاستند!

نفس دریاچه را گرفتید، آخه یک سد ،‌دو تا ،‌۱۰ تا،‌۲۰ تا ،‌۴۰ تا، نه ۷۰ تا ؟! ۷۰ سد کوچک و بزرگ در حوزه آبریز دریاچه ارومیه ،‌همه برنامه های وزارت نیرو برای نابودی دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۰ است، به این برنامه ها هم می گویند: " برنامه مدیریت منابع آب در حوزه دریاچه ارومیه" البته حالا در کنارش طرح های  نجات دریاچه هم هست که میلیاردها تومان پول برای نوشتن اش روی کاغذ صرف شده و دهها جلسه با شیرینی و میوه و چای برگزار شده و سمی ناهار و همایش که نهایتا خروجی اش یک طرحی باشه که همه و همه از وزیر و وکیل زیرشو به مبارکی و میمنت امضا کنند و بعد بسپارندش به گوشه تاریک بایگانی و خداحافظ عملیات نجات!!

و این جزیره کبودان است که الان با کف دریاچه یکی شده و دیگر خبری از آب نیست! حالا باز هم سد بساز و سد بساز و سد بساز و پول بیت المال را در جیب گشاد مافیای سدسازان بریزید.



شما رابه خدا ببینید چه کردید با نگین سرخ ایران در آذربایجان! البته آنچه امروز بر سر ارومیه آمده ،‌محصول ۲۰ سال کار و تلاش و برنامه ریزی و سیاستگذاری و اجرای طرح های مدیریت آب در دولت سازندگی و اصلاحات و مهرورزی بوده !

در حالی که بارها نوشتیم که سازندگی کمر تالابها و دریاچه ها و رودخانه های ایران را با این طرح های سدسازی بجا مانده اش می شکند ،‌اما کسی جدی نگرفت،‌گفتیم از این همه اصلاحات ذره ای صرف اصلاح مسیر رودخانه ها به سمت دریاچه ارومیه نشد و دوباره نوشتیم که دریاچه ارومیه از سازندگی و اصلاحات خیر ندید شما را به خدا مهر و عدالت تان را بر سر دریاچه بریزید نگذارید شما هم میراث دار برنامه های سدسازی در دولت های گذشته باشید . اما باز هم کسی جدی نگرفت!

واسفا که در برابر این همه هشدارها و اعتراض ها ، چشمان مدیران متولی توسعه همیشه نابینا و گوشهایشان همیشه ناشنوا و زبانهایشان گنگ از پاسخ گفتن بوده ، دریاچه ارومیه در کف بی کفایتی برنامه ریزان و مدیرانی نابود شد که برنامه هایشان فقط یک سو نگر بر پایه منافع شخصی و با میدان دید محدود (در حد نوک بینی) طراحی شده بود. در غیر این صورت هرگز چنین بلایی بر سر این اکوسیستم نمی آمد.

کاش حداقل ذره ای وجدان بیدار می داشتیم تا عمق فاجعه را دریابیم و تکانی به خودمان و صندلی مان و جایگاه مان بدهیم و از سمت مان استعفا! 



اما می دانم که باز هم مطابق معمول،‌آقایان مدیر به جای چاره اندیشی تنها طرفداران محیط زیست را با هزار و یک انگ و برچسب جنسیتی و سیاسی و غیر سیاسی متهم می کنند که چنین و چنان نیست ،‌همه چیز آرام است ،‌ ما خیلی خوشبختیم و شما بدبختید که فقط با این انتقادات تان غرض ورزی و عناد تان را به دولت و کشور و مردم نشان میدهید!!!

آقای محمدی زاده عزیز، رییس محترم سازمان مثلا حفاظت محیط زیست!

شما در آخرین نشست تان با خبرنگاران، ‌از ما خواستید که به جای منفی نوشتن ،‌مثبت بنویسیم و از چیزهای خوب بگوییم تا لابد آب در دل شما و مردم تکان نخورد. شما را به خدا قسم بگویید ، در دریاچه ارومیه چه جنبه مثبتی می بینید که ما بنویسیم ؟ ما آنچه را می بینیم می نویسیم که از ۷۰۰ هزار پرنده مهاجر دریاچه در دو دهه گذشته امروز جز یکی دوهزار تا که اون هم نصفش هرساله در دریاچه می میرد ،‌باقی نمانده؟

می نویسیم که وسعت دریاچه به نصف رسیده و اون نصفه دیگر هم یک حوض بزرگ آب نمک قرمز و خالی از حیات است،‌می نویسیم که جاده ویرانگر کلانتری محصول فکر و ایده یک شبه یک مدیر بود که عملی شد و کلنگ نابودی دریاچه شد . می نویسیم که هر چه رودخانه در مسیر حوزه آبریز دریاچه بوده با سد مسدود شده ، می نویسیم که ۴۰ روستا به دلیل طوفان های نمک از ۴ سال پیش در حاشیه شرقی دریاچه خالی از سکنه شده ،....

شما بگو چه بنویسیم تا آب در دل کسی تکان نخورد؟ از هدر رفت آب و راندمان پایین بهره وری آب در مزارع کشاورزی بنویسیم ؟ از سالهای خشکسالی بنویسیم که به جای کاهش سطح اراضی زیر کشت تا دو و سه برابر در دهه اخیر افزایش یافته ؟ از حقابه به سرقت رفته دریاچه ارومیه توسط وزارت نیرو و کشاورزی بنویسیم ؟ از چه بنویسیم تا متهم به سیاه نمایی نشویم ؟ اصلا نقطه سفیدی در دریاچه ارومیه هست که راجع به آن بنویسیم؟

آقای محمدی زاده ! حالامی بینید چرا همه روزه آماج انتقادات برخی طرفداران محیط زیست از جمله نگارنده قرار می گیرید؟ چون به جای فکر کردن بر حال یوز و پلنگ و خرس و گوزن ایران فکر و ذهنتان شده ببر و شیر و اوریکس!

چون به جای چاره اندیشی جدی برای نجات ارومیه و نایبند و پریشان ،‌ فقط شعار می دهید و از سالهای آینده می گویید که دریاچه  احیا شده و ان وقت دیگر شما هم نیستید که اگر احیا نشد ،‌بیاییم سر وقت تان،‌از رفع گرد و غبار در ۵ سال آینده ،‌از نجات دریاچه ارومیه در ۵ سال آینده و .... . اما فراموش کردید شما فقط ۳ سال دیگر هستید و ۵ سال آینده معلوم نیست وزیر نیرو هستید یا وزیر نفت !

پس از امروز بگویید، از این بگویید که می روید و پاشنه در وزارت نیرو را در می آورید تا حقابه دریاچه را حتی اگر در حد یک کاسه هم باشه ،‌بگیرید ، از این بگویید که اراضی زیر کشت اطراف دریاچه را که آبیاری سنتی دارند، تعطیل خواهید کرد و کشت شان را متوقف ، از چیزی بگویید که درمان دریاچه باشد نه حرفهایی که فقط حرف هستند و خبری از اجرا در آنها نیست و اگر نمی توانید این کارها را انجام دهید خب استعفا دهید تا لااقل استعفایتان شاید تکانی به دولت و وزارتخانه های طبیعت ستیزش بدهد.

پس دیگر ما را متهم به سیاه نمایی نکنید و از ما نخواهید که دروغ به خورد ملت دهیم که دریاچه حالش خوب است و ....

و سخنی هم با آقای قاضی پور، نماینده ارومیه که چند روز پیش گفت:دریاچه ارومیه بزرگ است، باید کوچکش کنیم، تا بتوان از آن نگهداری کرد.

آیا به نظر شما کاهش ۲۵۰ هزار هکتاری دریاچه ارومیه هنوز هم کافی نیست تا شما بتوانید از آن نگهداری کنید؟ یا شاید می خواهید دریاچه را اندازه حوض پارک دم خونه ما کنید تا شما و سازمان محیط زیست بتوانید از آن نگهداری کنید؟ شما را بخدا بگویید دیگر چه فاجعه ای بزرگتر و تکان دهنده تر از اینی که هست باید در ارومیه اتفاق بیافتد تا شما و همکارانتان در مجلس وقت گرانبهایتان را برای یک ساعت هم که شده در صحن علنی مجلس، صرف فقط سخن گفتن راجع به دریاچه ارومیه کنید.

تا دریابید که مرگ دریاچه ارومیه یعنی مرگ قطب کشاورزی ایران، ‌یعنی سیل مهاجرت مردم محلی به شهرها، یعنی آغاز بحران های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در گوشه شمال غربی ایران، یعنی مرگ ایران و ایرانی، ‌یعنی ناتوانی و عجز ایران در حفاظت از یک میراث ملی و گنجینه طبیعی، مرگ ارومیه یعنی طبیعت ستیزی، عناد ورزی و دشمنی ما با حیات و زندگی.

شما را به خدا اگر دلتان برای محیط زیست نمی سوزد ، که یقین دارم همین است ، دلتان برای مردم، برای پایه های متزلزل اقتصاد محلی و منطقه ای آذربایجان و برای سکونتگاههای انسانی و فرهنگ هایی که در آستانه نابودی است، دلتان بسوزد و نگذارید دریاچه بیش از این نابود شود، اینقدر از سدسازان حمایت نکنید و بشکنید این سدهای ویرانگر محیط زیست را،‌...


منبع : وبلاگ دیده بان محیط زیست ایران-سرکار خانم جمشیدی

نظرات 5 + ارسال نظر
سپــهــر چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ب.ظ http://GreenDream.Blogsky.cOm

آدم چی میتونه بگه ؟؟؟!
جر اینکه نفرین کنه اونایی رو که این کارا رو میکنن.

سعید پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ق.ظ

سلام دوست عزیز
باز دستتان درد نکند که وقت میگذارید و این مطالب را تهیه میکنیدبسیار جالب بود دست خانوم جمشیدی هم درد نکند ایشان فرد فوق العاده انسان و پای اصلی محیط زیست ایران خدا شوهر تازه فوت شده خانوم جمشیدی آقای یاسر را بیامرزد
کاش میتوانستم این وب لاگ را به گوش همه برسانم و از شما بخاطر زحماتی که میکشید قدردانی بشود
درود بر شما زن واقعی ایرانی

بله خانم جمشیدی یک بانوی فوق العاده ایزانی هستن که به شخصه به وجود ایشون افتخار میکنم
ممنونم از لطفتون

ایگید نیوز پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ب.ظ http://aynana.blogfa.com/

سلام خواهر عزیز اگر مارا لایق دوستی میدونی برای دریاچه وبه پای دریاچه با تو تا آخر همپایه ایم. ما تورا لینک کردیم خواستی سربزن میل خودته لینکمان کنی . خوشحالیم که تورا امروز پیدا کردیم. قربانت نویسندگان وبلاگ : جوجوق وسوجوق

ممنونم حتم لینکتون میکنم. لطف کردی

saeed جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ق.ظ http://www.urumialake.blogfa.com

سلام
ممنونم سر زدی
فعلا یه جورائی تو نت با این فضا سازی های سیاسی قاطی کردم و حس و حال هیچ چیزی رو ندارم
ارادت

حق با تو ولی با همه این حرفا نباید سرد شد و باید به تلاش ادامه بدیم به خاطر ایران باید ادامه بدیم .

محسن جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:22 ب.ظ http://www.mohitesabs.blogsky.com

ممنون از اینکه لینکم کردید...لطف کردید...شما هم در محیط سبز لینک شدید.... به امید دیدار مجدد در محیط سبز

ممنونم دوست خوبم امیدوارم در کنار هم صدامون به جایی برسه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد