دریاچه بَختِگان، از دریاچههای ایران در استان فارس بود که هم اکنون کاملا خشک شده است.
این دریاچه زیستگاه زمستانه پرندگانی است که از روسیه و دشتهای سیبری به ایران مهاجرت میکردند (مانند فلامینگو، درنا، کبوتر دریایی، آبچلیک، مرغابی، غاز و...) که همگی در حفظ بومساختار و محیط زیست نقش بسیار ارزندهای داشتنند.[۴] دریاچه بختگان، باعث افزایش رطوبت هوا میشد و، بعلت بلند بودن ارتفاع کوههای پیرامون نیریز، رطوبت حاصله در هوای همان منطقه باقی مانده و باعث ثمردهی درختان انجیر، بادام، رز و زیتون در کوهها میگردید (که میتوان به نوعی آن را آبیاری مصنوعی کوهها نامید).[۵]
رودخانهٔ کوچک «سیوند» در درهای به نام «سیوند» (یا «تنگه بلاغی») جریان دارد منشا این دریاچه بود. «سیوند» نام روستایی بزرگ و خوشآب و هوا در مسیر راه شیراز به اصفهان (در میانه راه تخت جمشید به پاسارگاد در شهرستان مرودشت) میباشد. سیلاب رود «سیوند» در انتهای مسیر خود به رود کُر پیوسته و از آن جا به دریاچه «بختگان» میریزد.
در پی کاهش ورودی آب رودخانه کر به دریاچه بختگان (مقداری از آب کُر در گذشته به دلیل ساختن سد درودزن کم شدهاست)، ورودی آب دریاچه تنها محدود به سیلابهای منطقه (آباده طشک، شهرستان بختگان، خیر، نیریز، خرامه و ارسنجان) گردید.
در این میان پس از ساختن سد سیوند بر روی رود سیوند (در تنگه بلاغی، دیگر سیلاب رودخانه «سیوند» هم به رود «کر» نرسید و در نتیجه به دریاچه نیریز نمی ریزد.
به دنبال این رویداد، پیوستگی میان دو دریاچه طشک و بختگان برای همیشه از بین رفته و نتیجه آن خشک شدن دریاچه بختگان بود و اندکی پس از آن دریاچه طشک هم به خاموشی فرو خواهد رفت؛ چرا که هم اکنون شوری دریاچه طشک به ۱۲۰۰ واحد رسیدهاست که حدود ۴ برابر سالهای پرآب گذشته میباشد.
قبل از این پیش بینی شده بود که فاجعهای زیست محیطی برای بختگان رخ خواهد داد.[۲] چاههای پیرامون دریاچه، نخست شور (همانگونه که برخی از آنها هم اکنون شدهاند) و پس از آن تلخ خواهند شد (یعنی زه دریاچه را خواهند کشید). بدین ترتیب آب موجود نه تنها دیگر کوچکترین سودی برای کشاورزی نخواهد داشت بلکه در آینده باعث ناباروری زمینهای کشاورزی هم خواهد شد که گاهی برای بازیافت آنها چندین ده سال لازم است.
از سوی دیگر، با خشکی دریاچه، دیگر بخار آبی از دریاچه برنخواهد خواست و در نتیجه محصولات کوهی نیریز واستهبان (به ویژه انجیر و بادام) به شدت کاهش خواهد یافت.[۵]
روی دیگر فاجعه، زمینهای شورهزاری است که به جای دریاچه به چشم می خورد و با وزش هر نسیمی، نمکهای آن همچون پردهای بر روی زمینهای کشاورزی کشیده میشود و حتی اگر آبی از چشمهسارها برای زمینها باقی مانده باشد دیگر زمینهای شورهزار استعداد چندانی برای شکوفایی ندارند. گذشته از این، نمکهای بادآورده برای تندرستی انسانهای ساکن اطراف و جانوران اهلی و وحشی هم زیانآور است و بیماریهای پوستی، ریوی و چشمی افزایش می یابد.
با خشک شدن دریاچه بختگان، پرندگان مهاجر و کوچ کننده هم دیگر به سوی بختگان نیامده، در نتیجه اکوسیستم بهم خورده و کویر، بهعنوان مهمان ناخوانده، به معنای حقیقی آن واقعیت تلخ منطقه شد.[۳] که البته برخی از آنان دریاچه پشت سد را برای زندگی برگزیده اند. پیش از سد سیوند آب رود (سیوند) به بیرون از ایران یا شنزارهای بیحاصل کویر لوت نمیرود که به هدر رفته باشد. در واقع این سد آبی را که در دریاچه بختگان گرد میآمد و در کشاورزی و دیمکاری و دامپروری به کار میرفت به پشت سد سیوند منتقل کرد و به کشاورزان و مردم دیگری داد. یعنی تقریباً کاری عبث و بیهوده.
دیده بان محیط زیست ایران تعداد ۲۰۰۰ جوجه فلامینگو در میان نمکزارهای دریاچه بختگان تلف شدند
منبع : ویکیپدیا
سلام دوست بزرگوار و خوبم
درود بر شما حالتون چطور است ؟ بله دریاچه ها خشک میشود رودخانه ها خشک میشود فکرها خشک میشود و......همه چیز خشک خواهد شد!!!!!
مواظب خودتان باشید
ضمنا آبجی ما شماره خیلی وقته لینک کردیم. البته حضور شما در لینکستان ما مایه افتخار است. شما هرطور راحتین/ یاشاسین بیزیم عزتلی وشانلی ستاره باجیمیز/