مگه چی میشه یکم مهربون باشیم ؟؟؟؟؟

وبلاگی برای حمایت از ماهی های کوچک غممگینی که میمیرند

مگه چی میشه یکم مهربون باشیم ؟؟؟؟؟

وبلاگی برای حمایت از ماهی های کوچک غممگینی که میمیرند

تنها راه نجات دریاچه ارومیه

از: مهندس فاطمه ظفرنژاد

پژوهشگر و کارشناس صنعت آب

علت خشکیدن بزرگترین دریاچه کشور یعنی اورمیه، ساخت چهل سد روی چهارده رودخانه مهم این حوضه است که جلوی آورد 5/5 میلیارد مترمکعب آب به دریاچه را گرفته اند.

متاسفانه همه این سدها بدون هیچ گونه مطالعات نیازسنجی ساخته شده اند. مثلا سد های زرینه رود و سیمینه رود برای دشت هایی آب تامین کردند که بدون آن سدها نیز اراضی آنها آبی بود و اصلا مشکل کم آبی نداشتند و با شبکه سنتی آبیاری می شدند. پس از ساخت سد زرینه رود اراضی پائین دست این سد بشدت زهدار شدند و مطالعاتی برای این اراضی انجام شد و هزینه بسیار سنگین زهکشی بردوش منابع ملی گذاشته شد

تقریبا در همگی سدهای ساخته شده در این حوضه اراضی خشک و بی آب و ... توجیه ساخت سد نبودند. و در حقیقت این سدها بدون توجیه اقتصادی حقیقی ساخته شده اند. البته گزارش‌هایی به این نام دارند اما همه آنها با اشتباهات بسیار بزرگ در شیوه تبیین «با طرح» و «بدون طرح» نوشته شده اند و البته با روش‌هایی کاملاً جانبدارانه و با بکارگیری روش‌های متروکه نوشته شده اند که خود بانک جهانی چهار دهه است که آنها را رد کرده و نقدهای زیادی روی آن روش نوشته شده است

مهم ترین نقدها براین روش کار را در کتاب "سدها و توسعه" کارگروه کمیسیون جهانی سدها که در دو هزار منتشر شد می توان یافت

 

البته از توجیه زیست محیطی و اجتماعی چهل سد یادشده اصلا نمی شود حتی حرف زد. چون از خورشید روشن تر است که این سدها هیچیک گزارش تحلیلی زیست محیطی و اجتماعی نداشتند و ندارند وگرنه اورمیه امروز این وضعیت فاجعه آمیز را نداشت و بستر نمکزار خشکیده‌اش زندگی و حیات و معاش شش میلیون نفر را تهدید نمی کرد.

 

اما انتقال آب از خزر و ارس و زاب و دیاله و .... و یا روش تخیلی فانتزی بچگانه ای مانند باروری ابرها همه و همه روش‌های متروکه، ناکارآمد و بسیار بسیار بسیار پرهزینه ای هستند که نه تنها به هیچ وجه پاسخگوی نیاز 5/5 میلیاردی دریاچه نیستند که پیامدهای بسیار ناسازگارتری در پی خواهند آورد

 

تجربه بسیار تلخ خشکیدن دریای آرال در بخش آسیایی شوروی سابق که هم در کتاب «آخرین واحه» ساندرا پوستل و هم در کتاب «رودهای خاموش» پتریک مک کالی به تحریر درآمده و هم در کتاب «سدها و توسعه» روی آن بحث شده است نشان دهنده این است که تنها عامل خشکیدن دریاچه ها، همانا سدسازی است و دیگر هیچ. روش‌های بسیار پرهزینه و ناکارآمد یاد شده بالا همانند خود سدها، همانگونه که شما در همایش پژوهشکده منابع طبیعی گفتید «بر دوش مردم تحمیل» خواهند شد

 

و هیچ راهکاری برای جلوگیری از فاجعه وجود ندارد مگر بازکردن دریچه سدها در کوتاه مدت و برچیدن سدها در میان مدت. کاری که علیرغم پافشاری و مقاومت سدسازان و بساز و بفروش‌ها بالاخره باید انجام شود. و امیدوارم آن زمان خیلی خیلی دیر نشده باشد که امروز هم بسیار دیر است 

 

 

منبع :سایت کمیته بین المللی نجات پاسارگاد

بغض دارم خدایاااااااا!!!

دریاچه سمت راست دریاچه ارومیه و دریاچه سمت چپ دریاچه وان در 147 کیلومتری آن

ایرانی دست خودش که نیست ... ما را از بچگی به عزت کشورمان قسم داده اند ...


ما از بچگی یاد گرفته ایم تنها گربه ی وفادار دنیا مرز های کشورمان است ...

...
دلمان میگیرد خزر / آبی ِ خوشرنگش را به فاضلاب داده


جگرمان میسوزد از آنور دنیا برسند و بگویند این خلیج / فارس نیست


با فرهنگ تر از آنیم که حقوق دیگران را نادیده بگیریم


اما تاریخمان را انکار نکنید ... ما برای خلیج جنگیده ایم


بحث اسم نیست ... بحث انصاف است


وسط این همه جنگ ...درد دارد از خودی خوردن


دریاچه ارومیه ، خلیج نمی شود اما جزیی از این مملکت است



درد دارد خودی هوای خودی را نداشته باشد



میترسم از روزی که خشک شود ....



و تنها چشم این گربه ی اشرافی پر از نمک گردد و خالی از ....


.


.


.



آنقدر بدبختی داریم که از سر کار نیامده خوابمان ببرد از خستگی


اما ایران برای ما همان مرز پر گوهر است


این گوهر ، خزر باشد ، خلیج باشد ، یا ارومیه ....


سیسنگان باشد یا علی مستان


زاگرس باشد یا البرز



کویر باشد یا بندر


.... با تمام خستگی از یادمان نمی رود ....


اینجــــــــــــــــــــــا هنوز ایـــــــــــــــــــران است








پشت پلک هایم / یک سرباز فراری را پناه داده ام


که در جیبش /هوای زاگرس را دارد


و کوله اش پر از لهجه ی شرجی زده ی خلیج است


نمی رقصد / مگر با بندری های خرمشهر زده


نمی خواند / مگر با ترکمن های صحرا نشین


سفر نمی کند مگر به نیت / عشایر


گریه نمی کند / مگر به شوری چشم ِ دریاچه اش


پشت پلک هایم / یک سرباز فراری را پناه داده ام


که با تمام جنوبماهی ها عهد بسته است


در شناسنامه شان / محل تولد


خلــــــــــیج فارس قید شود .....



پشت پلک هایم


یک سرباز فراری را پناه داده ام


که حکم تیرش را داده اند


.

.

سربازی که نقشه ی کشورش را


کودک ِ فرمانده آتش زده بود و میخندید و پدر به رویش نمی آورد و او ..............





از : چرک نویس های هومن شریفی 
 
------------------------- 
پی نوشت یک : میگن شرایط اقلیمی باعث خشک شدن دریاچه ارومیه شده !!!‌پس چطوریه که دریاچه وان تو ۱۴۷ کیلیومتریش صحیح و سالمه ؟؟ 
 
پی نوشت دو :‌ این لینک صحبت های مسعود باقر زاده کریمی کارشناس این رشته اس !!! بخونید و تاسف بخورید !!!!  
پی نوشت سه :‌ دوستان خواهشا این پست رو برای هر کسی که میشناسید بفرستید !!! بذارید حداقل بدونیم داره چه بلایی سرمون میاد !!!!!!
 
خدایاااااااااااااا! تو به خودت قسم بهمون یاد  بده که فقط اسم انسان و یدک نکشیم !!!! 
«باباجون به چه زبونی بگم ادمی رو ادمیت لازم است »