به
گزارش سبزپرس، اخیراً مجله بین المللی «مدیریت منابع آب» (Water Resources
Management) اقدام به انتشار مقاله ای از نتایج یک پژوهش در دانشگاه تبریز
کرده که طی آن مشخص شده که کاهش نزولات آسمانی تنها 10 درصد در کاهش سطح
آب دریاچه ارومیه نقش داشته است.
در این مطالعه که توسط دو تن از
پژوهشگران دانشگاه تبریز به نام های «حسن زاده» و «ضرغامی» به انجام رسیده
با استفاده از مدلسازی سیستم های پویا نشان داده شده است که کاهش ورودی آب
به دریاچه به دلیل استفاده بیش از حد از آب های جاری و همچنین تغییرات
اقلیمی حدود 65 درصد، ساخت سدها حدود 25 درصد و بارندگی بر سطح دریاچه تنها
10 درصد در کاهش ارتفاع سطح آب موثر بوده است.
هر چند که این پژوهش
بیشترین علت کاهش سطح آب در دریاچه را «بهره برداری بیش از اندازه از منابع
آب سطحی» و «تغییرات اقلیمی» می داند، اما سهم هیچ یک از این دو را به طور
مجزا مشخص نکرده است.
نکته قابل توجه در این پژوهش، سهم سد سازی است
که 25 درصد مشخص شده در حالی که مسئولان وزارت نیرو، این سهم را کمتر از 10
درصد عنوان کرده اند. مدیرعامل اداره آب منطقه ای آذربایجان غربی سال
گذشته به سبزپرس گفته بود که سدها تنها هفت درصد در وضعیت دریاچه ارومیه
موثر بوده اند و چندی قبل نیز در گفت و گو با روزنامه شرق، این سهم را پنج
درصد عنوان کرده بود.
همانند بسیاری از پژوهش های پیشین، در این پژوهش
نیز سهم عوامل انسانی در وضعیت دریاچه ارومیه به عنوان مهمترین دلیل مشخص
شده است و با احتساب اینکه قریب به اتفاق دانشمندان، تغییرات اقلیمی و گرم
شدن کره زمین را در پی فعالیت های انسانی می دانند، می توان گفت 65 درصد
عوامل مربوط بهره برداری های آب بدون احتساب سدها است که اگر سدسازی نیز به
آن اضافه شود، 90 درصد علل کاهش سطح دریاچه ارومیه مربوط به عوامل انسانی
است.
مشخصات این مقاله به شرح زیر است:
Hassanzadeh, E., M.
Zarghami, et al. (2011). "Determining the Main Factors in Declining the
Urmia Lake Level by Using System Dynamics Modeling." Water Resources
Management: 1-17
منبع : سبز پرس
به
گزارش سبزپرس، «علیرضا دایمی» دیروز از لایروبی رودخانه های حوضه دریاچه
ارومیه و باروری ابرها به عنوان برنامه های علاج بخشی توسط وزارت نیرو برای
این دریاچه یاد کرد و گفت: از ابتدای سال 90 تاکنون بخشی از رودخانه های
این حوضه لایروبی شده است تا مسیر رودخانه ها باز شود.
دایمی که با
پایگاه اطاع رسانی وزارت نیرو گفت و گو می کرد، ادامه داد: همچنین مقدماتی
برای انجام باروری ابرها در حوضه صورت گرفته است به این ترتیب که در استان
آذربایجان غربی توسط ژنراتورهای زمینی و در استان آذربایجان شرقی پروازهایی
برای باروری ابرها انجام شده است.
وی درخصوص حجم بارش هایی که در اثر
باروری ابرها در سطح حوضه رخ داده است، گفت: از آنجایی که ارزیابی ها با
فاصله زمانی انجام می شود هنوز ارزیابی دقیقی از میزان افزایش بارش ها از
ابتدای سال آبی جاری تاکنون در دست نیست.
دایمی خاطر نشان کرد: اما با
این وجود از ابتدای سال 90، حجم بارش ها بین پنج تا 15 درصد موثر بوده است و
به عبارتی دیگر از ابتدای سال 90 تاکنون، این فناوری به طور متوسط حدود 10
درصد باعث افزایش بارش ها شده است.
به گفته وی، با توجه به این که بخش
عمده ای از بارش ها به صورت برف بوده است، آثار این بارش ها هنوز بر روی
دریاچه ارومیه مشخص نشده است اما با این وجود بر اثر بارش ها از ابتدای سال
آبی جاری تاکنون سطح دریاچه ارومیه حدود پنج سانتی متر افزایش ارتفاع
داشته است. دایمی تصریح کرد: امکان این که دریاچه در کوتاه مدت به تراز
طبیعی یا اکولوژیکی (1274.1) برسد، وجود ندارد و در زمان کنونی تنها کاری
که می توان انجام داد این است که نگذاریم تراز دریاچه سیر نزولی خود را
ادامه دهد.
وی افزود: هم اکنون باید برای حفظ تعادل نسبی دریاچه تلاش
شود و در آینده با اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت شرایط را بهبود
بخشید.
مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا گفت: اگرچه بارش هایی
که تاکنون انجام شده، موجب شده است تا وضعیت دریاچه ارومیه بهبود پیدا کند،
اما این بارش ها تنها می تواند کمک کند که دریاچه در شرایط بدتر از این
قرار نگیرد و تراز نزولی آن ادامه پیدا نکند.
وی افزود: بارش های حوضه دریاچه ارومیه از ابتدای سال آبی جاری تاکنون 82 میلیمتر بوده است.
مشاور
معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا، کاهش برداشت ها از آب های زیر زمینی و
سطحی که به بهره وری و افزایش بازده آب در حوضه منجر می شود را یکی از
برنامه های آینده برای علاج بخشی دریاچه ارومیه دانست.
وی انتقال آب از
حوضه های مجاور که در زمان کنونی در دست مطالعه است را نیز یکی دیگر از
برنامه های آینده اعلام کرد و گفت: اگر این اقدام به نتیجه برسد، در دراز
مدت می تواند بسیار موثر باشد.
دایمی تعیین تکلیف چاه های غیر مجازی که
در حوضه وجود دارد را نیز موضوع مهمی دانست و افزود: بخش زیادی از آب
دریاچه ارومیه از این طریق در حال از بین رفتن است.
وی تغییر روش های
آبیاری به روش های مدرن و اختصاص آب اضافی از این روش به دریاچه را آخرین
اقدامی که در زمان کنونی در نظر وزارت نیرو است، بیان کرد و گفت: بعد از
این که مسیر رودخانه ها لایروبی شد، رهاسازی از مخازن سدها صورت می گیرد.
منبع : سبز پرس
دریاچه بَختِگان، از دریاچههای ایران در استان فارس بود که هم اکنون کاملا خشک شده است.
این دریاچه زیستگاه زمستانه پرندگانی است که از روسیه و دشتهای سیبری به ایران مهاجرت میکردند (مانند فلامینگو، درنا، کبوتر دریایی، آبچلیک، مرغابی، غاز و...) که همگی در حفظ بومساختار و محیط زیست نقش بسیار ارزندهای داشتنند.[۴] دریاچه بختگان، باعث افزایش رطوبت هوا میشد و، بعلت بلند بودن ارتفاع کوههای پیرامون نیریز، رطوبت حاصله در هوای همان منطقه باقی مانده و باعث ثمردهی درختان انجیر، بادام، رز و زیتون در کوهها میگردید (که میتوان به نوعی آن را آبیاری مصنوعی کوهها نامید).[۵]
رودخانهٔ کوچک «سیوند» در درهای به نام «سیوند» (یا «تنگه بلاغی») جریان دارد منشا این دریاچه بود. «سیوند» نام روستایی بزرگ و خوشآب و هوا در مسیر راه شیراز به اصفهان (در میانه راه تخت جمشید به پاسارگاد در شهرستان مرودشت) میباشد. سیلاب رود «سیوند» در انتهای مسیر خود به رود کُر پیوسته و از آن جا به دریاچه «بختگان» میریزد.
در پی کاهش ورودی آب رودخانه کر به دریاچه بختگان (مقداری از آب کُر در گذشته به دلیل ساختن سد درودزن کم شدهاست)، ورودی آب دریاچه تنها محدود به سیلابهای منطقه (آباده طشک، شهرستان بختگان، خیر، نیریز، خرامه و ارسنجان) گردید.
در این میان پس از ساختن سد سیوند بر روی رود سیوند (در تنگه بلاغی، دیگر سیلاب رودخانه «سیوند» هم به رود «کر» نرسید و در نتیجه به دریاچه نیریز نمی ریزد.
به دنبال این رویداد، پیوستگی میان دو دریاچه طشک و بختگان برای همیشه از بین رفته و نتیجه آن خشک شدن دریاچه بختگان بود و اندکی پس از آن دریاچه طشک هم به خاموشی فرو خواهد رفت؛ چرا که هم اکنون شوری دریاچه طشک به ۱۲۰۰ واحد رسیدهاست که حدود ۴ برابر سالهای پرآب گذشته میباشد.
قبل از این پیش بینی شده بود که فاجعهای زیست محیطی برای بختگان رخ خواهد داد.[۲] چاههای پیرامون دریاچه، نخست شور (همانگونه که برخی از آنها هم اکنون شدهاند) و پس از آن تلخ خواهند شد (یعنی زه دریاچه را خواهند کشید). بدین ترتیب آب موجود نه تنها دیگر کوچکترین سودی برای کشاورزی نخواهد داشت بلکه در آینده باعث ناباروری زمینهای کشاورزی هم خواهد شد که گاهی برای بازیافت آنها چندین ده سال لازم است.
از سوی دیگر، با خشکی دریاچه، دیگر بخار آبی از دریاچه برنخواهد خواست و در نتیجه محصولات کوهی نیریز واستهبان (به ویژه انجیر و بادام) به شدت کاهش خواهد یافت.[۵]
روی دیگر فاجعه، زمینهای شورهزاری است که به جای دریاچه به چشم می خورد و با وزش هر نسیمی، نمکهای آن همچون پردهای بر روی زمینهای کشاورزی کشیده میشود و حتی اگر آبی از چشمهسارها برای زمینها باقی مانده باشد دیگر زمینهای شورهزار استعداد چندانی برای شکوفایی ندارند. گذشته از این، نمکهای بادآورده برای تندرستی انسانهای ساکن اطراف و جانوران اهلی و وحشی هم زیانآور است و بیماریهای پوستی، ریوی و چشمی افزایش می یابد.
با خشک شدن دریاچه بختگان، پرندگان مهاجر و کوچ کننده هم دیگر به سوی بختگان نیامده، در نتیجه اکوسیستم بهم خورده و کویر، بهعنوان مهمان ناخوانده، به معنای حقیقی آن واقعیت تلخ منطقه شد.[۳] که البته برخی از آنان دریاچه پشت سد را برای زندگی برگزیده اند. پیش از سد سیوند آب رود (سیوند) به بیرون از ایران یا شنزارهای بیحاصل کویر لوت نمیرود که به هدر رفته باشد. در واقع این سد آبی را که در دریاچه بختگان گرد میآمد و در کشاورزی و دیمکاری و دامپروری به کار میرفت به پشت سد سیوند منتقل کرد و به کشاورزان و مردم دیگری داد. یعنی تقریباً کاری عبث و بیهوده.
دیده بان محیط زیست ایران تعداد ۲۰۰۰ جوجه فلامینگو در میان نمکزارهای دریاچه بختگان تلف شدند
منبع : ویکیپدیا
نه زخمهای بیشمار ما از نمک